می روی.....بعدتو اقیانوسها
بازهم من...!بازتوهم کابوسها
قصدتوفان کرده ای...بیخودنیست
رقص مرگ آلود اقیانوس ها
بعد ازاین با اشک روشن می شود
مثل من...مثل خودت...فانوس ها
عشق یعنی:داستانی ناتمام
عشق یعنی:کاشها...افسوسها
«اشکان گنجی»